مدح و مناجات با امام حسن عسکری علیهالسلام
زمین شدیـم ولی آسمانِ ما حسن است کـرانهایـم ولی بیکـرانِ ما حسن است گره گره هـمه اما؛ امـانِ ما حسن است پُر از حسن لبِ ما نوشِجانِ ما حسن است هـزار شُکـر تـمـامِ جـهـانِ ما حـسـن است رسـیـد جـلـوهای و بـاز یا عـلی گـفـتیم پس از دو یا حسن از چارتا علی گفتیم دوباره از حسن و مرتضی علی گفتیم حسن حسن همۀ عـمـر با عـلی گـفـتیم به فـاطـمـه بـنـویـسـید جـانِ ما حسن است بساطِ عاشـقیام جور شد به لطف شما و سهـمِ سفـرۀ ما نور شد به لطف شما از آن زمان که زمین طور شد به لطف شما گدای سامره مشهـور شد به لطف شما تـمامِ عـمر فـقـط آب و نـانِ ما حسن است برای عـرضِ ادب شاعران کم آوردند برای پـیـش کـشیِ تو جـان کـم آوردند به پـای بـوسـی تو آسـتـان کـم آوردنـد قـلم زدنـد به عُـمر و زمان کـم آوردند که عشق در رگ و در استخوانِ ما حسن است گـدا شـدیـم بـگـوئـیـم این سـخـنهـا را نـوشـتـهانـد خــدایِ کَــرَم حـسـنهـا را بـرای مـا که نـوشـتـنـد پَـر زدنهـا را بـه سـامـرایِ شـمـا رفـتـن آمـدنهـا را هـزار شُکر که رزقِ دُکـانِ ما حسن است به روی شانه اگر گـیسویت رها بشود عجـیب نیـست اگـر قـبـله سامـرا بشود حسن نـمـاز و حـسن قـبـلـۀ دعـا بشود حسن رکوع و حسن سجدههای ما بشود مـیـان کـرب وبلا هـم اذان ما حـسـن است نـوشـتـهانـد بر این خـانه از قـدیـم: الله که با تو جلوه کند جلـوهای عـظیم: الله عصا بدست رسیده است پیشِ تو کلیم الله کـلـیـم تـا که بـگـویـد حـسن کـریـم الله چه غم از این همه غم، مهربانِ ماحسن است اگر چه تـکـیـهگَهِ خـانـههـا پـدر بـاشـد پدر هـمـیشه هـمه کـارهاش پـسر باشد پـسـر بـرای پــدر؛ پــارۀ جـگـر بـاشـد پسر که هست گدا هم که پشت در باشد بـزرگ خانۀ صاحـب زمانِ ما حسن است |